خاطره - شهید حاج حسین خرازی

: فهرست موضوعی یادداشت ها :
: آرشیو یادداشت ها :
: جستجو در وبلاگ :
پشتیبانی وطراحی:
شهید سردار سر لشکر حاج احمد کاظمی:
خدا می داند من بارها گفته بودم با شهید خرازی راه افتاده بودیم بریم برای قرارگاه، من جیپ می راندم و ایشان بغل دست من نشسته بود، آمد و نزدیکتر شد، دستش را گذاشت روی شانه ام و گفت:« احمد من آمده ام و هیچ کاری ندارم همین دو سه روز شهید می شوم». از این روشن تر و واضح تر؟ و همین هم شد و چه موقعی ایشان شهید شد، در اوج پیروزی عملیات و در موقعی که سختی ها پشت سر گذاشته شده بود و عملیات رو به اتمام بود ( جایی که اصلا تصور نمی شد) یک گلوله زدند و همان یک گلوله فلسفه شهادت شهید خرازی شد
نوشته شده توسط : یا زهرا
نظرات دیگران [بدون نظر]
:لیست کامل یاداشت ها :